تجهیزات و برنامهریزی شبکه (2)
تصمیمگیریهای تجاری بزرگی در ابتدای این مرحله از برنامهریزی، گرفته میشوند. سؤال کلیدی این است: آیا در همه بخشهای شبکه FTTH، سرمایهگذاری میشود؟ برای پاسخ به این سؤال، برنامهریز نیازمند تعیین دقیق هزینههای مختلف است. این هزینههای علاوه بر هزینه استقرار شبکه، هزینههای فعال سازی مشترکین و نگهداری شبکه در طول عمر آن را نیز شامل میشوند. همچنین برخی پیشبینیهای واقع گرایانه برای پذیرش مشترکان خدمات و درآمدهای مرتبط با آنها نیز انجام میشوند. تجزیه و تحلیل دادهها بر مبنای دادههای محلی واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ از این رو میتوان مشاهده نمود که تفاوتهای چشمگیری بین نواحی جغرافیایی مختلف (حتی با تراکم جمعیت مشابه) وجود دارد. بنابراین تا جایی که امکان دارد، باید از برون یابی و محک زنی پرهیز نمود. در نهایت اگر تصميم گرفته شود که پروژه ادامه يابد، سؤالهای اضافي مانند سؤالات زیر مطرح خواهند شد:
با مقایسه نواحی مختلف از نقطه نظرات عواید و مخارج، یک تصمیمگیری در مورد محل استقرار شبکه FTTH انجام میشود. در واقع، سرمایهگذاران در شبکه FTTH، پروفایلهای مختلفی دارند. سرمایهگذاران خصوصی، تأکید بالایی برای کارایی مالی خواهند داشت درحالیکه سرمایهگذاران عمومی به دنبال ارائه سرویسهای برابر برای تمامی مشترکین هستند. این نوع سرمایهگذاری میتواند شامل یک ناحیه گسترده و یا حتی کل کشور شود. زمانی که تمرکز تنها بر روی هزینه است، تأثیر روشنی از تراکم جمعیت بر روی میانگین هزینه هر خانه مشاهده شده است. بااینحال استفاده از تراکم جمعیت (بهتنهایی) برای مقایسه نواحی مختلف بر اساس جذابیت آنها بهمنظور استقرار شبکه FTTH، میتواند هزینهبر باشد!. تفاوت در تراکم جمعیت خیابانها و یا نواحی خاص با MDU های بالا میتواند منجر به ایجاد تفاوتهای هزینه (بیش از 40 درصد) با نواحی شود که تراکم جمعیت مشابهی دارند. از این رو، به شدت توصیه میشود که تمامی نواحی کاندید بهصورت دقیق مورد ارزیابی قرار بگیرند. ارائه یک آنالیز دقیق از گوناگونی هزینهبرای هر خانه، جهت استقرار شبکه FTTH در یک ناحیه بزرگ، منجر به ارائه هزینه/ پوشش ایستا برای یک ناحیه میشود. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، هزینه متوسط برای هر خانه درصورتیکه x درصد از گرانترین خانهها از محل استقرار خارج شوند، افزایش مییابد. این اطلاعات زمانی که نیاز به کمکهای مالی در برخی نواحی مورد آنالیز قرار میگیرند، میتوانند بسیار مفید باشند. برای مثال دستهبندی زیر ناحیهها به نواحی سیاه، خاکستری و سفید. مثال زیر نشاندهنده وضعیتی برای یک ناحیه خاص است که شامل بیش از 100 هزار خانه است که ترکیبی از نواحی شهری و روستایی است. بهاستثنای بخشهای روستایی، هزینه استقرار شبکه برای هر خانه بهصورت چشمگیری پایین است. توجه داشته باشید که این منحنی برای نواحی مختلف، بسیار متفاوت خواهد بود. با استفاده از دادههای بازاریابی جغرافیایی و مقایسه نواحی مختلف از دیدگاه رابطه جایگزینی بین سرمایهگذاریهای موردنیاز و عواید مورد انتظار، اولویتبندی نواحی مختلف بهبود خواهد یافت. علاوه بر این، زمانی که از این ارزیابی ترکیبی استفاده میشود، نتایج مختلف نشاندهنده افزایش 10 الی 20 درصدی بازگشت سرمایه هستند.
زمانی که یک پروژه FTTH، یک ناحیه جغرافیایی گستردهای را شامل میشود، فرآیند ساخت یا اجرای پروژه بهراحتی چندین سال به طول میانجامد. زمان طولانیتر برای استقرار شبکه اهمیت ترتیب استقرار یک سری از زیر نواحی شبکه را افزایش میدهد. انتخاب این ترتیب، معمولاً بر مبنای ترکیبی از تخمینهای عواید و مخارج انجام میشود. بااینحال پارامترهای دیگری نیز میتوانند در این ترتیب مؤثر باشند. با انتخاب یک ترتیب مناسب و صحیح، میتوان سرعت استقرار را افزایش داده و عواید اولیه را نیز افزایش داد، علاوه بر این میتوان پیامی مثبت برای متقاعد نمودن سرمایهگذاران و مشترکین بالقوه در مراحل بعدی ایجاد نمود.
انتخابهای بسیار زیادی برای استفاده از تکنولوژیهای و مؤلفههای مختلف جهت ساخت شبکههای FTTH وجود دارند. یک گزینه مقرونبهصرفه تنها با استفاده از شروط و قوانین مهندسی مختلف مرتبط با جغرافیای واقعی منطقه تعیین شده و سپس با دیگر روشها مقایسه میشود. هر پروژه دارای یک انتخاب بهینه از تکنولوژیها خواهد بود که بستگی به وضعیت محلی ازجمله جغرافیای محلی، تعهدات نظارتی، وضعیت بازار و سایر عوامل دارد. در بسیاری از موارد، تنها هزینه در نظر گرفته نمیشود. برای اتخاذ تصمیمات درست در این مراحل اولیه، انجام یک ارزیابی عمیق سناریوهای مختلف ضروری است. ارزیابی تأثیر یک انتخاب ویژه بر روی هزینههای کل پیادهسازی ضروری است، اما جنبههای دیگر از قبیل کیفیت، پهنای باند و قابلیت اطمینان نیز باید در نظر گرفته شوند. انتخابهای انجام شده اغلب بر اساس یک رویه کلی انجام میشوند: ” آیا سرمایهگذاری بر روی ارائه کیفیت، پهنای باند، و قابلیت اطمینان بالا میتواند ارزشمند باشد؟ “. گزینههای ممکن را میتوان بهصورت زیر در نظر گرفت:
با توجه به گستردگی منطقه پروژه، توجهات زیادی به تصمیمگیری دقیق در مورد ساختار شبکه معطوف میشود. خروجی اصلی این مرحله برنامهریزی، یک تخمین قابلاطمینان از سرمایهگذاریهای پیشبینیشده، تصمیمات در مورد موقعیت POP ها و FCP ها، تصمیمگیری در مورد ارتباطات و موقعیت قرارگیری سرورها و همچنین فهرست مصالح موجود است. برنامهریزی سطح بالای شبکه کار خود را با ورودیهای شروع میکند که مبتنی بر نتایج بهدستآمده از فاز برنامهریزی استراتژیک شبکه هستند:
سؤالاتی که باید در فاز برنامهریزی سطح بالا پاسخ داده شوند شامل موارد زیر هستند:
به منظور برنامهریزی پیچیده نواحی مختلف، برنامهریز باید تصمیم بگیرد که چه تعداد موقعیت POP مورد استفاده قرار گیرند و ODF ها و تجهیزات فعال در کجا مستقر شوند؟ اگر تعداد بسیار زیادی POP مورد استفاده قرار گیرند، در این صورت برنامهریز باید تصمیم بگیرد که مشترکین باید توسط کدام موقعیت POP سرویسدهی شوند. هیچ قاعدهای برای تعیین اینکه چه تعداد مشترک میتوانند توسط یک POP واحد سرویسدهی شوند، وجود ندارد. درواقع سرویسدهی به مشترکین زیاد ضمن کاهش میزان مصرف انرژی، ظرفیت تجمیع و هزینه نگهداری را کاهش میدهد، با اینحال کابلهای فیدر طولانیتر میشوند و درنتیجه هزینه بالایی خواهند داشت. برای برنامهریزی نواحی کوچکتر، که در آن تنها یک POP موردنیاز است، موقعیت POP بهراحتی از میان موقعیتهای از پیش تعریف شده قبلی انتخاب میشود. این موارد معمولاً بستگی به دسترسپذیری ساختمانها در نواحی خاص دارند. بااینحال، دانستن تفاوت هزینههای استقرار بین موقعیتهای موجود و موقعیت ایده آل POP، همیشه جالب است.
برنامهریز باید تصمیم بگیرد که موقعیتهای مشترکین به کدام FCP متصل شوند و از یک راهحل مدیریت فیبر نوری در هر FCP استفاده نماید. این تصمیمات مرتبط با محدودیتهایی هستند که توسط مشخصات فنی راهحلهای موجود برای مدیریت فیبرها، تعداد کابلها و سیستمهای داکت استفاده میشوند. بااینحال، موقعیت بهینه از منظر هزینه، همیشه امکانپذیر نخواهد بود. بااینحال توصیه میشود که از یک موقعیت بهینه شروع شده و پس از آن موقعیتهای نسبتاً نزدیک برای یک FCP انتخاب شوند زیرا این روند میتواند هزینههای استقرار شبکه را بهصورت چشمگیری کاهش دهد.
مسیرهای کابلی که قادر به ارائه ارتباطات بین POP ها، نقاط توزیع و محدوده مشترک هستند، باید تعیین شود. حفاری و استقرار کابلها و داکت ها، بسیار هزینهبر بوده و درنتیجه انتخاب مسیرها یکی از مهمترین تصمیمات تجاری است. بیشینهسازی استفاده از زیرساختهای موجود از قبیل داکت های خالی برای جلوگیری از حفاریهای غیرضروری و هزینههای مرتبط با آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین باید به سناریوهای مختلط توجه شود: قرار دادن کابلها در داکت های موجود و یا ترکیب کانالهای تازه نصب شده و کابلهای هوایی که هیچ کانال از قبل ندارند. در چنین سناریوهایی، فاصله بین مسیرهای مختلف باید محاسبه شوند.
در زمان تصمیمگیری در مورد اتصالات، تصمیم گرفته میشود که کدام کابل و داکت در کدام مسیر نصب شوند. به همراه نیازمندیهای تجهیزات (از قبیل محصورکننده، تقسیمکننده، سویچهای فعال و موارد دیگر)، این اطلاعات را نیز میتوان برای ایجاد یک فهرست سطح بالا از مصالح موردنیاز استفاده نمود. و درنهایت از این اطلاعات جهت تعیین شاخصهای کمی برای تأمینکنندههای سختافزار استفاده نمود. فهرست نهایی مصالح که شامل جزئیات تمامی آیتمها است در طول فاز برنامهریزی جزئیات شبکه مشخص میشود.
تصمیمات بیان شده در بالا معمولاً بهصورت انفرادی توصیف میشوند ولی در عمل درجه وابستگی بالایی بین آنها وجود دارد. برای مثال تصمیمگیری در مورد اینکه مشترکین توسط کدام POP سرویسدهی شوند دارای تأثیر مستقیمی بر روی ظرفیت موردنیاز داکتهای موجود برای تطبیق و یا حفر کانالهای موردنیاز است. استفاده از یک ابزار برنامهریزی سطح بالای خودکار، بهصورت ویژهای توصیه میشود زیرا این ابزار قادر به کنترل تمامی تصمیمات در برنامهریزی، یکپارچهسازی شده است و دارای یک مرحله بهینهسازی است. در چنین محیطهایی، برنامهریز تصمیمگیرنده اصلی در مورد پارامترها و محدودیتهای برنامهریزی است. ابزار برنامهریزی سطح بالای خودکار، برنامهریز را در طراحی شبکههایی با هزینه کم یاری میکند و از سوی دیگر تمامی محدودیتهای فنی که باید برای استفاده بهینه از زیرساختهای موجود در نظر گرفته شوند را برآورد میکند.
در این مرحله، نتایج فرآیند برنامهریزی از مرحله برنامهریزی سطح بالا دریافت شده و به منظور ساخت طرح نهایی استفاده میشوند. این مرحله شامل طراحی یک شبکهای است که به اندازه کافی دقیق است و میتوان اطمینان حاصل کرد که این طرح تمامی مجوزهای رسمی را میتواند دریافت کند و قادر به تولید تمامی دستورالعملهای کاری است. مشخصات اضافی جنبههایی از قبیل قابلیت اتصال شبکه (بر روی سطح فیبر تکی و یا سطح داکت) و برچسبگذاری باید مورد ارزیابی قرار گیرند.
تمامی دادههایی که در مراحل قبلی برنامهریزی استفاده میشوند باید در مرحله برنامهریزی جزئیات شبکه نیز استفاده شوند. برای مثال دادههای جغرافیایی ارجاع شده در مورد خیابانها، ساختمانها، آدرسها با واحدهای خانگی و سایر ویژگیهای جغرافیایی نمونهای از این موارد هستند. همچنین جداول پایگاه داده مؤلفههای قابل اتصال، هزینههای نصب و هزینه خرید نیز باید در مرحله موردنظر استفاده شوند. علاوه بر این، تصمیمگیریهای ساختاری که در مرحله برنامهریزی سطح بالا اتخاذ شدهاند نیز باید بهعنوان نقاط شروع استفاده شوند که شامل موارد زیر هستند:
در حالت ایده آل، ابزارهای نرمافزاری باید قادر به ارائه امکان عاملیت صدور و ورود جهت فراهمسازی امکان استفاده مجدد آسان از نتایج بهدستآمده از فاز برنامهریزی جزئیات شبکه باشد. علاوه بر این، فرآیندهای زیادی در سالهای اخیر در حوزه دادههای فضایی ساخته شدهاند که در آنها هر فرآیند قابلیت صدور و ورود داده را دارد و میتواند منجر به از بین رفتن صحت دادهها شود. به منظور جلوگیری از چنین مشکلی، در برخی از طراحیها، رابطهای پیشگیرانهای برای مشتریان ارائه میشوند که به راهکارهای برنامهریزی سطح بالای شبکه کمک میکنند تا از تکرار اطلاعات غیرضروری جلوگیری کنند. علاوه بر این تعیین دقیق مشخصات کانالها، فیبرها و اتصالات فیبرها برای جلوگیری از عدم سازگاری اجزای مختلف در طول برنامهریزی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مورد شامل مثالهای زیر است:
علاوه بر این، بر اساس دادههای تعیین شده برای تجهیزات بیرونی (OSP)، این تجهیزات باید شامل اطلاعات ضروری برای تکمیل ساخت و یا پیکربندی تجهیزات درونی (ISP) باشند. برخی اپراتورها این تجهیزات را به دو بخش جداگانه تقسیم میکنند. زیرا نوع منابع استفاده شده در طراحی OSP و ISP با یکدیگر متفاوت هستند. طراحی ISP بر روی تجهیزات موردنیاز جهت ارائه سرویسها متمرکز است ولی از سوی دیگر ملاحظات برای پشتیبانی از زیرساختها را نیز در نظر میگیرد. در مورد مسئله فیبر به خانه، جنبههای ISP میتوانند شامل تعداد و موقعیت فیزیکی کارتهای لاین نوری، سوئیچهای لایه 2 و فریمهای توزیع نوری (OCDF) و همچنین فضای راکها و کابینتها و تجهیزات تغذیه نیرو و تهویه-سرمایشی- موردنیاز در ساختمان مرکز تلفن برای پشتیبانی از هر نوع تجهیزات جدید باشند.
در طول فاز برنامهریزی، اگر اطلاعات پیشنهاد شده شبکه، بتوانند بهصورت صحیح به ابزارهایی از قبیل نقشه نمایش خیابان گوگل متصل شوند، میتوان بررسیهای مفیدی در حالت شماتیک انجام داد. این مسئله میتواند کار ارزیابی جزئیات مهم از قبیل وضعیت سطح جادهها، موقعیت درختها، نوع خیابانها و سایر مسائل را راحتتر نماید. بااینحال، دادههای این نقشه آنلاین همیشه کاملاً بهروز نیستند، از این رو برای تصمیمگیری نهایی یک مشاهده فیزیکی از موقعیت مورد نظر انجام میگیرد.
برخی از اپراتورها معمولاً یک بازدید فیزیکی از ناحیه موردنظر انجام میدهند تا جزئیات اولیه طراحی جهت پیادهسازی را تصدیق نمایند. درحالیکه ممکن است برخی دیگر تنها بر روی مرور شماتیک محل تکیه نمایند و در صورت نیاز به بازدید فیزیکی از منطقه موردنظر اقدام نمایند. در کل این تصمیمگیری مقرونبهصرفه است و تصمیم برای انجام چنین کاری تا حدودی از قبل مشخص خواهد شد:
برای پرهیز از مشکلات بالقوه در زیرساختهای موجود در زیرزمین، ابزارهای نرمافزاری معمولاً از ورود و نمایش اطلاعات کاربردی شخص ثالث همراه با طرح پیشنهادی، پشتیبانی میکنند. در برخی از کشورها، میزان اطلاعات شخص ثالث مشترک توسط قانونگذاری محدود میشوند و اغلب تنها در رابطه با وجود شبکههای خانگی زیرزمینی است و ربطی به نوع و کمیت کابل کشی در منطقه ندارد.
فاز برنامهریزی جزئیات شبکه، برنامههایی برای ساخت تولید کرده و باید قادر به اضافه نمودن جزئیات و دقت به نتایج فاز برنامهریزی سطح بالای شبکه باشد. این روند شامل وظایف زیر است:
مستندات حاصل از شبکهای که باید ساخته شود، شامل اطلاعات دقیق و کامل برای ارتقاء، عیبیابی و یا بازیابی شبکه است:
در مقابل بسیاری از عملیاتی که در شبکههای ارتباطات راه دور به در زمان کوتاهی انجام میشوند، ساخت شبکه میتواند در زمان زیادی به طول انجامد و در برخی مواقع ممکن است چندین ماه و یا حتی چند سال برای تکمیل آن زمان نیاز باشد. در حالت کلی، تغییرات بزرگ شبکه به پروژههای کوچکتری تقسیم میشوند و تأمینکنندههای [10]PNI زیادی از تعامل طولانیمدت در روند طراحی جزئیات شبکه استفاده میکنند. از این رو میتوان یک کار را بهصورت مجموعهای از تمامی تغییرات موردنیاز برای ایجاد اصلاح در شبکه تعریف نمود. کارها میتوانند کوچک باشند برای مثال اتصال یک ساختمان به شبکه فیبر موجود، نمونهای از کارهای کوچک است و در سوی دیگر ساخت یک شبکه FTTH جدید میتواند یک کار بزرگ باشد. در فاز برنامهریزی جزئیات شبکه، پشتیبانی ابزارهای برنامهریزی جزئیات شبکه از تغییرات دستی برای پیکربندیهای واحد و خودکارسازی عملیات بر روی دادههای حجیم که در طول کل برنامه ثابت هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. داشتن چنین انعطافپذیری بالایی میتواند کیفیت خروجی را افزایش داده و در مقابل هزینههای نیروی انسانی مرتبط با تعیین جزئیات طرح را کاهش دهد.
ابزارهای برنامهریزی، یک سری عناصر کلیدی برای هر پروژه FTTx برای پشتیبانی از فازهای برنامهریزی پروژه و همچنین زیر فازهای مربوط به آنها است. ابزارهایی که در طول فعالیتهای برنامهریزی استفاده میشوند، شامل موارد زیر هستند:
در ادامه، تمرکز ما بر روی دو دسته آخر از ابزارهایی خواهد بود که در بالا معرفی شدند. این ابزارها از اهمیت ویژهای برای استقرار شبکه، برخوردار هستند.
ابزارهای برنامهریزی FTTH به منظور کمک به فرآیند برنامهریزی شبکه و افزایش کارایی به کار گرفته میشوند و ضمن بالا بردن بهرهوری در زمان و کیفیت برنامههای شبکه، هزینههای استقرار برنامهها را نیز بهصورت چشمگیری کاهش میدهند. هر یک از سه مرحله بیان شده در فرآیندهای برنامهریزی شبکه، نیازمندیهایی دارند که توسط ابزارهای نرمافزاری موجود، پشتیبانی میشوند. در فاز اول برنامهریزی شبکه، تمرکز بر روی تخمین دقیق هزینه است. در این فاز هزینه کل برای یک ناحیه و هزینه برای هر یک از زیر نواحی بهدقت تخمین زده میشوند. ابزارهای طراحی شبکه امکان مقایسه سریع قوانین طراحی مختلف برای نواحی بزرگ را ممکن میسازند. به دلیل تأثیر قابلتوجه تصمیمگیریهای استراتژیک بر روی موارد تجاری، کیفیت محاسبات باید به اندازه کافی دقیق باشند تا بتوان به نتایج معتبری دست یافت. این ابزارها را میتوان در طراحیهای بزرگ در مدتزمان کمی انجام داد و علاوه بر این میتوان سناریوهای مختلفی برای تعیین تخمینها انجام داد. این کار در بسیاری از روشهای قبلی، غیرممکن بود. شکلهای 12 و 13 نشاندهنده سناریوهایی هستند که برای سرزمینهای بزرگ ساخته شدهاند و دارای جزئیات کافی برای مشخص نمودن مسیرها هستند. انجام چنین کاری بهصورتی دستی در چنین زمان کوتاهی ممکن نخواهد بود.
یک سناریو با پنجاهوشش POP – 170000 HP
در طول برنامهریزی سطح بالای شبکه، سطح جزئیات افزایش مییابند؛ علاوه بر این سطح بهینهسازی هزینهها نیز افزایش مییابند. نتایج این فاز نشاندهنده یک برنامه و جزئیات هزینه مرتبط با مصالح موردنیاز و همچنین تصمیمگیریهای ساختاری در طول تمامی مراحل پروژه است. علاوه بر این طرحی برای چگونگی ساخت شبکه نیز ارائه میشود. طرح ساخته شده شبکه باید مقرونبهصرفه باشد. فرآیند برنامهریزی سطح بالای شبکه بهصورت معمول تعاملی است: کاربر بر اساس اطلاعات مشاهدات میدانی و نرمافزار مورد استفاده، محدودیتهایی را اعمال نموده و یک طرح شبکه بهینه جدید بر مبنای این محدودیتها به دست میآورد. در مرحله برنامهریزی جزئیات شبکه، برنامهریز باید یک برنامه برای ساخت، ایجاد نماید. از این رو ابزارها باید امکان کنترل دقیق طرحبندیهای کابلها و مشخصات شبکه را داشته باشند. استفاده از ترکیب توابع دستکاری دستی و قابلیتهای خودکارسازی طراحی، میتواند انتخابهای درستی در این زمینه باشند.
تغییرات مفهومی یک طرح که نشاندهنده یک شبکه واقعی است میتواند بر روی خواستههای قبلی و نرمافزاری که برای دستکاری طرح، مورد استفاده قرار میگیرند، تأثیر بگذارد. این مقوله عموماً به این معنی است که:
برای اپراتورهای شبکههای ارتباطات راه دوره بسیار مدرن، این اطلاعات در مراحل اولیه ساخته میشوند و یا از یک نرمافزار تخصصی شبکه فیزیکی (PNI) انتقال داده میشوند. یک PNI معمولاً قادر به ارائه پشتیبانیهای جامعی جهت جمع آوری مشخصهها، گزارش و بصری سازی شبکه با استفاده از چارچوبهای پایگاه دادهای مدرن است. برخی پایگاه دادهها، از قبیل اوراکل و SQL مایکروسافت قادر به ارائه دادههای فضایی برحسب استانداردهای موجود هستند. علاوه بر این میتوانند افزونههای شخص ثالث دیگری را به منظور توسعه امکان ذخیرهسازی دادههای غیر فضایی با پشتیبانی جغرافیایی ارائه دهند. PNI بسیار متفاوت از GIS خالص و یا سیستم مبتنی بر CAD است، این رویکرد، قادر به ارائه مدلهای داده آموزشی از پیش پیکربندیشده کامل بوده و میتوان از آن برای ارزیابی استاندارد جزئیات مستندات شبکه استفاده نمود.
همانطور که در ابتدای بخش این فصل مشاهده کردیم، فرایند برنامه ریزی سطح بالا، فرایندهای متوالی موجود در برنامهریزی/طراحی کامل را تامین می کند. با این حال، فازهای برنامه ریزی کامل، پایان جریان کار نیستند چرا که شبکه در این مرحله ساخته نمی شود. زمانیکه تمام فازهای برنامهریزی کامل تکمیل شدند، فرایند ساخت و کنترل شبکه در تجارت معمولا به شرح زیر خواهد بود:
این گام ها باید با مستندات شبکههای در حال ساخت و ساخته شده ادغام شوند.
در اکثر موارد، اپراتور می خواهد این فرایند را مستند سازی کند و به شناسایی ورودی ها و خروجی ها با هدف شفافسازی کل فرایند برنامه ریزی پیوسته و تسهیل امکان تولید معیارها به منظور پشتیبانی از موارد تجاری داخلی، بپردازد. در حالت ایدهآل، سیستم نرم افزاری برنامهریزی با مدیریت سفارش یا راه حل جریان کار با نمایش تمام مراحل در جریان کار ارتباط برقرار میکند. اغلب تهیه شبکه FTTH جدید بعنوان یکی از طرحهای شبکه چالش برانگیز است. بنابراین، این نکته حائز اهمیت است که مدیریت هزینهها، مقایسه امکانات طراحی فنی، زمانبندی، انتساب تکنسینها، مدیریت زنجیره تامین و گزارش خروجی از طرح، همگی بعنوان بخشهایی از پروژه در نظر گرفته میشوند. قابلیتهای دیگر راه حل جریان کار دیجیتالی میتوانند شامل داشبوردهای پروژه، مدیریت مخاطرات، تعیین مسیر بحرانی و برنامههای کاهش ریسک باشند. چنین سیستم جریان کار، ممکن است بر روی اتصالات داده سیار در منطقه قابل دستیابی باشد، که امکان تهیه گزارش از وضعیت کار را در زمان های نزدیک برای مهندسین فراهم میسازد.
شبکه ساخته شده نهایی بندرت شبیه طرح شبکه پیشنهادی است. اگر هر تغییری در طرح اولیه در طول اجرا ایجاد شود، بایستی طرح اولیه نیز متناسب با آن تغییر، بروزرسانی شود. در حالت ایده آل، برنامه بروزرسانی شده، که اغلب برنامه ساخته شده (ازبیلت) نیز نامیده می شود، باید بعنوان مبنایی برای مستندسازی کامل شبکه استفاده شود. اکثر تنظیمات توسط تحقیقات عمرانی و شرایط بوجود آمده در منطقه مانند داکت بلوکه یا کشف زیرساخت شخص ثالث ارائه میشوند. ثبت تمام تنظیمات از برنامه پیش ساخت تا بروزرسانی نرم افزار PNI حائز اهمیت است، بطوریکه اطلاعات دقیق برای اقدامات آتی بایستی تهیه شود. مستندسازی شبکه ساخته شده حاوی اطلاعات ذیل برای هر بخش و کابل میباشد: